"http://www.w3.org/TR/html4/loose.dtd">
Sange Sabor
من پذیرفتم شکست خویش را
سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تو بودی از برای عشقم آغاز تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز . . . مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن. . . . غیر از تو ورود دیگران در قلبم ، عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ، ممنوع! . . . . . . برای رسیدن به ” تو “ . . . آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست . . . آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست ، گوشه ی قلبت را بنگر ، . . . کاش میشد در سایه ی مژگانت ، لحظه ای به تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم . . . زندگی ابرهایی است با نام وفا میریزد به جویی به نام صفا میرود به رودی به نام عشق میرسد به دریایی به نام وداع . . . . . . . . . بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را می نویسم بی تو بودن های من پایانم است / بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را . . . . . . . . . سرنوشتم اگر اینست که می بینم حکم تغییر قضا را به که باید گفت؟ آی خط خوردگی صفحه پیشانی من! این همه خط خطا را به که باید گفت . . . ؟ . . . بشمار لحظه لحظه ی عمر گذشته را / هر چند ســـــال بود همانقدر مرده ایم . . . گفتی به ماه نگاه کن یاد من باش به یاد لحظه های سرد من باش انگار روزو شبم بی ماه نمیشه به خدا یادتم بی ماه همیشه . . .
موضوع مطلب : |
منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 143923
|
|